تئوری داو Dow theory یک اصل اساسی در تحلیل تکنیکال است که به طور گسترده برای تعیین روند کلی در بازار سهام کاربرد دارد. در این مقاله میخواهیم این تئوری را با هم مورد بررسی قرار دهیم. موضوعاتی که در این مقاله در مورد آنها بحث و گفتگو خواهیم نمود، به شرح زیر است:
- تئوری داو Dow theory چیست؟
- 6 اصل مهم در تئوری Dow theory چیست؟
- روندهای سه گانه بازار در تئوری داو Dow theory
- نحوه ترید با تئوری داو Dow theory چگونه است؟
تئوری داو Dow theory چیست؟
تئوری داو که به آن نظریه داو نیز گفته میشود، یک اصل مهم در تحلیل تکنیکال است که در بازار سهام برای شناسایی روند کلی مورد استفاده قرار میگیرد. این تئوری توسط فردی به نام Charles H. Dow و در اوخر قرن نوزدهم توسعه یافت. پس از توسعه این تئوری، سرمایهگذاران و معاملهگران به طور گسترده از آن برای شناسایی روند بازار و به عنوان مبنایی برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی خود بهره بردهاند.
تئوری داو در حقیقت، یک رویکرد در تحلیل تکنیکال است که میتواند اساس تصمیمات معاملاتی و سرمایهگذاری تریدرها در بازارهای مالی از جمله بازار سهام باشد. همان طور که مطرح شد این تئوری توسط داو چارلز که بنیانگذار داو جونز نیز هست، توسعه یافته است. تئوری داو این گونه مطرح میکند که بازار سهام در داخل روندهایی در حرکت است که قابل تحلیل و پیشبینی است. به بیانی دیگر، تئوری داو چارچوبی برای درک رفتار بازار است تا تریدر بتواند به واسطه آن تصمیمات معاملاتی آگاهانهای اتخاذ کند.
در تئوری داو، تریدر با تحلیل حرکت دو شاخص کلیدی در بازار سهام اعم از Dow Jones Industrial Average (DJIA) و Dow Jones Transportation Average (DJTA) در تلاش است تا بتواند روند مارکت یا روند اولیه را در این بازار شناسایی کند.
تئوری داو بر این اساس است که میگوید بازار سهام میتواند در سه روند در حال حرکت باشد:
- روند اولیه Primary trend، که جهت یا روند کلی مارکت است و ممکن است برای چند سال به طول بیانجامد.
- روند ثانویه Secondary trend ، که حرکت اصلاحی روند اولیه به حساب میآید و برای چندین ماه طول میکشد.
- روند مینور یا فرعی Minor trend، که به نوسانات کوتاهمدت در بازار اشاره دارد و ممکن است برای چندین روز طول بکشد.
همچنین، تئوری داو Dow theory، بر اهمیت حجم برای تایید حرکت قیمت تاکید دارد. اگر همزمان با افزایش قیمت، شاهد افزایش حجم نیز باشیم، روند مورد نظر صعودی است، برعکس اگر همزمان با کاهش قیمت، شاهد افزایش حجم باشیم، مبنی بر آغاز روند نزولی است. علاوه بر حجم، تئوری داو بر اهمیت تایید روند نیز بسیار تاکید دارد. برای مثال، اگر میانگین داو جونز صنعتی با میانگین داو جونر حمل و نقل هر دو در یک جهت حرکت کنند، میتواند به عنوان تاییدی مبنی بر روند فعلی مارکت در نظر گرفته شود.
- بیشتر بخوانید: 7 نکته برای معاملات روزانه
- بیشتر بخوانید: شاخص VIX در بازار سهام چیست؟
- بیشتر بخوانید: اسمارت مانی
- بیشتر بخوانید: الگوی هیکاکی در فارکس
اصول مهم در تئوری Dow theory چیست؟
در این قسمت، به اصول اساسی تئوری داو میپردازیم و هر یک را مورد بررسی قرار میدهیم:
1_ بازار از همه چیز تاثیر میپذیرد
اولین اصل در تئوری داو این است که بازار از همه چیز تاثیر میپذیرد. به بیانی دیگر تمامی اطلاعات مربوط به یک شرکت یا یک صنعت از قبل در قیمت سهام تاثیر خود را گذاشته است. سرمایهگذاران میتوانند با تحلیل گذشته مارکت، روندهای احتمالی را در آینده مورد پیشبینی قرار دهند، اما در نهایت مارکت همواره بازتابی از اطلاعات حال حاضر است نه اطلاعات گذشته بازار که اکنون منسوخ شدهاند.
2- مارکت دارای سه روند است
دومین اصل تئوری داو میگوید که بازار دارای سه روند است. روندهای شامل روند اولیه، روند ثانویه و روند مینور یا فرعی است. روند اولیه، روند طولانیمدت بازار است که برای چند سال طول میکشد، روند ثانویه، روند میانمدت بازار است که برای چند ماه یا چند هفته طول میکشد و روند مینور یا فرعی که روند کوتاهمدت به شمار میآید و چندین روز به طول میانجامد.
3_ هر روندی باید دارای تاییدیه باشد
سومین اصل تئوری داو این است که هر روندی باید دارای تاییدیه باشد. به بیانی دیگر تا زمانیکه روند توسط دو شاخص میانگین داو جونز صنعتی Dow Jones Industrial و میانگین حمل و نقل داو جونز Dow Jones Transportation تایید نشود، اعتبار نخواهد داشت. بر اساس این تئوری اگر دو شاخص در یک جهت حرکت کنند، تاییدیه مبنی بر روند است، بر عکس اگر این دو شاخص در جهت مخالف یکدیگر در حرکت باشند، احتمال برگشت روند در مارکت بسیار بالا است.
4_ روند باید با افزایش حجم همراه شود یا آغاز شود
چهارمین اصل تئوری داو گویای آن است که روندی قدرتمند و ادامهدار است که با افزایش حجم همراه شود یا آغاز شود. اگر همزمان با تغییر روند در مارکت، شاهد حجم پایین باشیم، نشان از ضعیف بودن روند دارد و اینکه ممکن است این روند ادامهدار نباشد. برعکس، اگر همزمان با تغییر روند مارکت، شاهد افزایش حجم باشیم، این حالت میتواند تاییدیهای مبنی بر روند جدید در مارکت باشد.
- بیشتر بخوانید: فارکس چیست؟
- بیشتر بخوانید: سبک معاملهگری در فارکس
- بیشتر بخوانید: موفقیت در بازار فارکس
- بیشتر بخوانید: بهترین زمان ترید فارکس
5_ در تئوری داو الگوهای دو کف و دوسقف مهم هستند
مانند کندلها، در تئوری داو نیز الگوهای مهمی وجود دارد، که یکی از اینالگوها دو کف و دو سقف است. الگوهای دو کف و دوسقف، در شمار الگوهای برگشتی در معاملات داو جونز به شمار میآیند. الگوی دو کف زمانی شکل میگیرد که قیمت سهام یک کف یا لو ایجاد کند و به سمت بالا برود، اما دوباره برگردد و همسو با کف قبلی یک کف جدید شکل داده و دوباره به سمت بالا صعودی شود. الگوی دو کف به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته میشود. تریدر میتواند با دیدن الگو به دنبال فرصتهای معاملاتی خرید باشد.
روندهای سه گانه بازار در تئوری داو Dow theory
در تئوری داو سه روند اصلی وجود دارد که برای تحلیل و پیشبینی بازار سهام بسیار کلیدی است. در ادامه به بررسی روندها میپردازیم.
روند اولیه Initial trend
روند اولیه، روند طولانیمدت مارکت است که ممکن است برای چندین سال طول بکشد. این روند با حرکت پایدار به سمت بالا یا پایین مشخص میشود. همچنین، روند اولیه نشاندهنده احساسات یا سنتیمنت بازار نیز هست.
روند ثانویه Secondary trend
روند ثانویه، حرکت اصلاحی است که ممکن است چند هفته تا چند ماه طول بکشد. روند ثانویه روندی بلند مدت است که مخالف روند اولیه حرکت میکند. این روند، روند اولیه را لزوما معکوس نمیکند و یک حرکت اصلاحی یا اصطلاحا پولبک موقت در مارکت است.
روند فرعی یا مینور Minor trend
روند مینور یا فرعی، یک روند کوتاهمدت در بازار است که برای چند روز تا یک هفته طول میکشد. جهت این روند همسو و موافق روند اولیه است و اغلب به دلیل تغییرات در عرضه و تقاضا در بازار ایجاد میشود.
این سه روند اصلی در تئوری داو برای شناسایی روند فعلی در مارکت و اتخاذ تصمیمات معاملاتی بسیار حیاتی هستند. تئوری داو پیشنهاد میدهد که تریدر یا سرمایهگذار در جهت روند اولیه معامله کند و از ترید در جهت روند ثانویه یا مینور نیز بپرهیزد.
علاوه بر روندهای بالا، تئوری داو میگوید که هر روند دارای سه فاز accumulation phase، public participation phase و فاز distribution است. در شکل زیر میتوانید هر سه فاز را در نمودار مشاهده کنید.
- بیشتر بخوانید: اندیکاتور حجم تعادلی OBV
- بیشتر بخوانید: چنگال اندروز چیست؟
- بیشتر بخوانید: خط روند در فارکس
- بیشتر بخوانید: الگوهای هارمونیک در فارکس و نحوه ترید آنها
نحوه ترید با تئوری داو Dow theory چگونه است؟
اگر میخواهید استراتژی معاملاتی بر اساس تئوری داو داشته باشید، مراحلی که در ادامه بیان میکنیم را باید رعایت کنید:
شناسایی روند اولیه مارکت
اولین قدم در استراتژی تئوری داو شناسایی روند اولیه مارکت است. کافی است به روند بلند مارکت که برای چند ماه تا چند سال در حال وقوع بوده است، نگاهی بیاندازید. اگر مارکت به طور پایدار به سمت بالا حرکت کند، گفته میشود که روند اولیه صعودی است، در حالیکه اگر به طور پایدار به سمت پایین حرکت کند، روند اولیه نزولی در نظر گرفته میشود.
تایید روند
پس از اینکه روند اولیه شناسایی شد، قدم بعدی تایید آن است. این امر مستلزم استفاده از دیگر اندیکاتورها است. تریدر میتواند از اندیکاتور حجم برای تایید روند استفاده کند. اگر زمانی که مارکت در جهت روند اولیه حرکت میکند، حجم معاملات در حال افزایش باشد، میتواند تاییدی برای روند در نظر گرفته شود.
شناسایی روند ثانویه مارکت
در درون روند اولیه، روندهای ثانویه یا حرکتهای اصلاحی وجود دارد که تریدرها میتوانند آن را فرصتی برای ورود به معامله یا خروج از معامله بیابند. روندهای ثانویه، حرکتهای کوتاهمدت در درون روند اولیه هستند که ممکن است برای چند هفته تا چند ماه در مارکت پاربرجا باشد.
- بیشتر بخوانید: معاملهگری در فارکس
- بیشتر بخوانید: بهترین تایم فریم در فارکس
- بیشتر بخوانید: سیستم معاملاتی NTD چیست؟
- بیشتر بخوانید: سطح مارجین margin level چیست؟
جستجوی نشانههای برگشت روند در مارکت
یکی از اصول کلیدی در تئوری داو میگوید، روندها تمایل دارند به حرکت خود در مارکت ادامه دهند، مگر اینکه نشانهای قطعی مبنی بر برگشت روند وجود داشته باشد. تریدرها از استراتژی تئوری داو استفاده میکنند تا نشانههای ضعیف شدن روند یا نشانههای برگشت روند را جستجو کنند. برای مثال، تغییر در حجم معاملات یا شکست سطوح حمایت و مقاومت مهم در مارکت میتوانند نشانههایی از ضعیف شدن روند یا برگشت آن باشند.
استفاده از تحلیل تکنیکال تئوری داو
تحلیل تکنیکال بازار سهام، نقش کلیدی در استراتژی معاملاتی تئوری داو ایفا میکند. تریدرها با استفاده از چارتها و اندیکاتورهای تکنیکال در تلاش هستند تا سطوح مهم حمایت و مقاومت، خطوط روند و دیگر الگوها را شناسایی کنند تا بتوانند یک دیدگاهی از روند مارکت داشته باشند.
رعایت مدیریت ریسک
مانند هر استراتژی معاملاتی دیگری، رعایت مدیریت ریسک در تئوری داو نیز بسیار مهم است. تریدرها باید برای محافظت از پوزیشنهای خود در زمانی که بازار خلاف جهت آنها حرکت میکند، استاپ لاس داشته باشند. آنها باید از ابزارهای مدیریت ریسک نظیر ابزار position sizing استفاده کنند تا بتوانند حساب معاملاتی خود مدیریت کنند.
کلام آخر
تئوری داو Dow theory، ابزاری اساسی در تحلیل تکنیکال است که برای بیش از یک قرن در حال استفاده است. تریدرها و سرمایهگذاران از این تئوری بهره میبرند تا قادر باشند دیدگاهی از روندهای مارکت به ویژه روند اولیه داشته باشند و بر این اساس تصمیمات معاملاتی آگاهانهای اتخاذ کنند.
منابع: